ألأمثال الشعبیه* القسم الثانی لقد انتهینا من القسم الأول من الأمثال الشعبیه فی الشعر و دخلنا القسم الثانی و الختامی لإستخدام الأمثال فی الشعر الشعبی و تطرقنا بما یخص لنا فوجدنا قصیده واحده و هی نادره التی احتوت اکثر من مئه مثل و نظمت بمفردات سلسه وفسمیت : الأمثال المنظومه لشاعر و الأدیب *الحاج زامل […]
سافرتُ إلى أقصى مناطق الکون. إلى أجمل خضروات الجمال. إلى الجبال الوعره. سافرتُ بأخیلتی، بروحی الجیاشه. فوجدتُ جور الدهر ینهش العدل لإذلاله و رأیتُ معنا الوجدان الخذّال. و معنا الزور و البهتان الغاشم ، هُما الحاکمان رأیتُ فراشهً هاربهً من زرزور البستان. و الغزاله خائفه بأن لا تصبح فریسهَ الأسد الجائع. و النعاجهُ رأیتُها ترتجفُ […]
*ملحمه اجعیول و غازی* (لشاعر زامل ابو فاخر) *جمَّعُه : الاستاد عارف خصافی* قصیده نظمها *الشاعر و الأدیب الراحل؛ زامل ابو فاخر العبوداوی* و تحتوی فنون عده من الشعر الشعبی من الدارمی و الابوذیه و الهوسه . أن الهوسه اخذت جانب الأکبر فیها. هی ملحمه حماسیه طویله بین شیخین،؛ اجعیول و غازی ،؛ من قبیلتین […]
همان یک دم نشینم تا بگویم من تو را خواهم رها سازم ز جور آن هوای سوز تو را گستاخ و بی پروا ، رها کرده که بر چشمان زیبا ی خمار انگیز پر احساس، نگاهی ژرف بندازم همان یک دم ، هوایی سرد و بی حاصل هوایی سوزتر با درد نگاهی ژرف بندازم تو […]
وسفه اشلون صار الیوم بینا اشلون أشو کلمن تشوفه الیدوّر التلَّه وسفه اعلیک خویه اللی عِفِتْ کل زین گُمتْ ، تبحث تدوّر لحمه السلَّه لا ربع الأشوف الیوم بیها الجود و لا کلمن تحسبه الیوم تتهلّه هنیئاً ، یل تحب المنصب الغشاش بلا اشلون باچر تنظر الخلّه تگضی ،کلها والله او رجعتک لناس لکن عین […]
*خرکوف ۱۴* عارف خصافی چندین بار به دیدن خانم لورا رفته بودم وضع بهتری نسبت به سابق داشت. شکستگی پای او و دو دنده از قفسه سینه ، تنها معضل او بود وقتی برای آخرین بار به دیدن خانم لورا رفته بودم ، خبر سیلاب را از من پرس و جو کرد از حال و […]